نقد فیلم رسوایی

بعد از دیدن فیلم رسوایی،فیلمی که از روی ذهن خیال پردازانه مسعود جان و فیلمی که از روی اطلاعات نادرست کارگردان،ساخته شده است،بر آن شدم تا نقد خود را خدمت دوستان عزیز ارائه کنم...

بعد از این که فیلم رسوایی را دیدم،دلم نیامد که نقدی بر این فیلم ننویسم؛فلذا تصمیم گرفتم که این فیلم را طبق اعتقاد بارز مکتب تشیع نقد کنم،گرچه کارگردان عزیز توجهی نمی کند...

نقد خود را به سه جریان بیان می کنم:

1-جریان حاج یوسف ها

خدمتتان عرض کم که این حاج یوسف فیلم مسعود جان ما،مثل این که هنوز چند مطلب را متوجه نیست:

الف)در دین مقدس ما ابتدا شریعت مطرح است،بعد از آن طریقت؛یعنی این که کسی که میخواهد به مرتبه لقای الهی نایل شود لازم است ابتدا شریعت و آن چه را که مربوط به احکام الهی است را رعایت کند،سپس به فکر طریقت و به فکر دوستی با خدا باشد.خب،چرا این را مطرح کردم؟!

به این خاطر که در این فیلم،شخصیت حاج یوسف وقتی که در پی هدایت آن دختر بی عفت بی حیای ... بر می آید،سعی میکند که دختر را متقاعد کند که:

     دخترم،عزیز دلم،می دانی چرا دعاهایت مستجاب نمی شود؟...چون با خدا رفیق نیستی!اگر با خدا رفیق شوی کارت درست می شود!

من می خواهم بگویم که حاج یوسف عزیز،واقعاً اگر هرکسی با خدا رفیق شد دیگر کارش تمام است؟هر دعایی کند مستجاب است؟نماز هم نخواند،نخواند؟روزه هم نگرفت،نگرفت؟حجاب را هم رعایت نکرد،نکرد؟!!!!!!!!!!

پس شریعت چه می شود؟

حال آمدیم و بنا بر مصلحتی خدا دعای آن دختر را روزی مستجاب نکرد!آن وقت چه؟باز میخواهی بگویی با خدا رفیق باش؟او که دیگر قبول نمی کند که با خدا رفاقت کند؟چون او وقتی با خدا رفیق است که خدا دعایش را مستجاب کند،وقتی هم که دعایش مستجاب نشد،دست از رفاقت با خدا بر میدارد!چون این دختر خود را بنده خدا نمی داند،چون اگر بنده خدا می دانست مطیع امر مولای خود بود که هرچه مولایم بخواهد... خوب این توجه به بنده بودن و عبد بودن در کجا حاصل می گردد؟آیا جز در نماز،جز در روزه،جز در حفظ عفاف و حجاب؟؟؟؟ و این است نتیجه طریقت منهای شریعت...

ب)آیا این حاج یوسف که مدام در حال شعر خواندن و به قول عرفا عشق بازی با پروردگار خودش است،قرآن نمی خواند و نمیداند که خدای متعال فرموده است که خود را از مواضع تهمت ها واین که کاری کنید که به شما تهمت بزنند،دور کنید؟

اگر این آیه را می دانست،آن دختر بی حجاب بی عفت بی حیا را که کل محله را مبهوت خودش کرده و مردان محله را با این کارهایش حیض کرده است(به گفته ی خودش)،شبانه راه نمی داد و در خانه ی خود نگاه نمی داشت.این حاج یوسف با پناه دادن آن دختر دو اشتباه بزرگ کرده است:

1)به یک دزد فراری پناه داده است که خلاف جرم است.

2)خود را در مهلکه انداخته است و با این کارش نه تنها آبروی خود را به خطر انداخته است،بلکه آبروی اسلام را هم به خطر انداخته است؛چون تنها عارف آن محله که مقید به اسلام ودین و شریعت و طریقت و... است،همین آقاست که چشم مردم به اوست.

... خب بیشتر از این به نقد حاچ یوسف نمی پردازم؛بالاخره هرچه هم که باشد او عارف بالله است،برای خودش کسی است،هر چه هم که باشد از عالم غیب که خبر دارد...

 

 

 

2-جریان دختر های بی حجاب بی عفت بی حیای...(جریان افی خانم ها)

من به این جریان فعلاً فقط یک نقد وارد می کنم؛گرچه نقد های فراوانی به او وارد است.

و آن این است که این دختر فیلم مسعود جان ما قرار نیست که هرکاری دلش می خواهد بکند،بکند.این که هم چنین دختری در این فیلم به تصویر کشیده می شود نشان از دو چیز است:

1)این که شخص خود بازیگر زیر سوال می رود(الناز شاکردوست)؛کمااین که اگر نگاهی به سایت ها و عکس های این خانم بیاندازید،متوجه می شوید...

2)این کار خود تبلیغی است برای این که دختر هایی هم که در اطراف ما هستند،اگرچه این قدر هم بی حیا نیستد که جلوی حاج آقای محل ناز بکنند و روسری خود را در خانه او دربیاورند و با ناز و ادا در مقابل مردان نامحرم حیض راه بروند و ... ولی با دیدن این دختر که بابا،امکان این هم که این قدر بی حیا باشیم هم هست ها،پس پیش به سوی هرچه بی حیایی بیش تر،وجود دارد!

 

 

 

3-جریان مردم کوچه و بازار

مهم ترین نقدی هم که به مردم کوچه و بازار فیلم آقای ده نمکی و در واقع به خود آقا مسعود گل،وارد است این است:

خب،اگر کسی دقت کند متوجه خواهد شد که این فیلم گویی نمایی از زمان انقلاب ایران را به تصویر می کشد که امام خمینی(ره) با انفاس قدسیه خویش مردم را به دنبال خود و در واقع به دنبال خدا کشاند.حال  اگر مردم زمان امام به گونه ای بودند که گاهی با یک حرف دشمن امام، که می خواهد آبروی او را ببرد و در واقع تهمتی به امام بزند،سریع عقب نشینی کنند و به او اتهام هوسرانی و ... را بزنند،ما که دیگر الآن انقلابمان ادامه پیدا نمی کرد!

در حالی که در این فیلم با یک اتهام دروغین به حاج یوسف،مردم این محله - که در مقیاس بزرگ تر مردم یک کشور- از حاج یوسف دور شدند و پشت او نماز نخوانند که چه عرض کنم،حتی جواب سلام او را هم ندادند!!!!!!!!!!! حال آن که ملت شریف ایران هرگز این گونه نبوده و با اعتقاد راسخ خود به امام خمینی(ره) و بعد از آن خلف صالح ایشان،امام خامنه ای(دام ظلّه)،با وجود اتهامات فراوان چه به خود ایشان چه خانواده و فرزندان ایشان،تا آخر ایستاده اند.

ومن الله التوفیق